از شعرای فارسی ساکن هند است که صاحب تذکرۀصبح گلشن درباره وی چنین آرد: ’محمد طیب کشمیری طیب انفاسش رافع افسرده طبعی و دلگیری است، او راست: فضای آسمان بیتابی دل برنمی تابد به محشر کشتۀ ناز ترا جوش تپیدنها’
از شعرای فارسی ساکن هند است که صاحب تذکرۀصبح گلشن درباره وی چنین آرد: ’محمد طیب کشمیری طیب انفاسش رافع افسرده طبعی و دلگیری است، او راست: فضای آسمان بیتابی دل برنمی تابد به محشر کشتۀ ناز ترا جوش تپیدنها’
احسن الله خان ملقب به فصاحت خان و معروف به راضی کشمیری. ازطایفۀ قاضیخان کشمیری است. او شاگرد عبدالغنی قبول بوده و همینکه بدهلی آمده در خدمت محمدشاه کارش بالاگرفته و بنا بنوشتۀ ’روز روشن ص 233 و 234’ در دهۀپنجم قرن دوازدهم درگذشته است. صاحب روز روشن گوید که مؤلف ’صبح گلشن’ درباره او اشتباه کرده و نام او را ’ریاضی’ آورده است. (از الذریعه ج 9 قسم دوم)
احسن الله خان ملقب به فصاحت خان و معروف به راضی کشمیری. ازطایفۀ قاضیخان کشمیری است. او شاگرد عبدالغنی قبول بوده و همینکه بدهلی آمده در خدمت محمدشاه کارش بالاگرفته و بنا بنوشتۀ ’روز روشن ص 233 و 234’ در دهۀپنجم قرن دوازدهم درگذشته است. صاحب روز روشن گوید که مؤلف ’صبح گلشن’ درباره او اشتباه کرده و نام او را ’ریاضی’ آورده است. (از الذریعه ج 9 قسم دوم)
نام او بنا بنوشتۀ (تذکرۀ حسینی ص 136) محمد رافع کشمیری است. صاحب خزانۀ عامره در ص 245 با نگارش سرگذشت او قصیده یی راکه در ستایش صمصام الدوله (مقتول 1151 هجری قمری در جنگهای نادرشاه در هند) سروده آورده است. شاید او همان رافع یزدی باشد. از رافع دیوانی بجای مانده است. (از الذریعه ج 9 بخش 2 ص 349). رجوع به رافع یزدی شود
نام او بنا بنوشتۀ (تذکرۀ حسینی ص 136) محمد رافع کشمیری است. صاحب خزانۀ عامره در ص 245 با نگارش سرگذشت او قصیده یی راکه در ستایش صمصام الدوله (مقتول 1151 هجری قمری در جنگهای نادرشاه در هند) سروده آورده است. شاید او همان رافع یزدی باشد. از رافع دیوانی بجای مانده است. (از الذریعه ج 9 بخش 2 ص 349). رجوع به رافع یزدی شود
از پارسی گویان هند است و مؤلف صبح گلشن این دو بیت را از او آورده است: هرگز دلم به غیر تو مایل نمیشود وز دیده نقش روی تو زایل نمیشود دستم بریده باد چه کار آیدم بگو در گردن بتان چو حمایل نمیشود. رجوع به تذکرۀ صبح گلشن ص 502 شود. و جز این از وی نشانی نیافتیم
از پارسی گویان هند است و مؤلف صبح گلشن این دو بیت را از او آورده است: هرگز دلم به غیر تو مایل نمیشود وز دیده نقش روی تو زایل نمیشود دستم بریده باد چه کار آیدم بگو در گردن بتان چو حمایل نمیشود. رجوع به تذکرۀ صبح گلشن ص 502 شود. و جز این از وی نشانی نیافتیم
مولوی سیدحسن شاه متوفی در 1285 هجری قمری شاعری است و برای دیدن شرح حال وی رجوع شود به ’فرهنگ سخنوران’ دکتر خیامپور و ’شمع انجمن’ امیرالملک سیدمحمد صدیق حسن خان بهادر و ’روز روشن’ محمد مظفر حسین متخلص به صبا
مولوی سیدحسن شاه متوفی در 1285 هجری قمری شاعری است و برای دیدن شرح حال وی رجوع شود به ’فرهنگ سخنوران’ دکتر خیامپور و ’شمع انجمن’ امیرالملک سیدمحمد صدیق حسن خان بهادر و ’روز روشن’ محمد مظفر حسین متخلص به صبا
نوراﷲ (خواجه...) کشمیری. از پارسی گویان هند است. این ابیات را مؤلف صبح گلشن از او آورده است: به بوی زلف یار ای دل به دنبال صبا رفتی به رنگ نکهت گل در هوایش تا کجا رفتی. رخ تست آتش طور و ید بیضا بود دستت مسلم دعوئی خوبی همه اعجاز می آئی. رجوع به فرهنگ سخنوران ص 642 و صبح گلشن ص 584 و قاموس الاعلام ج 6 شود
نوراﷲ (خواجه...) کشمیری. از پارسی گویان هند است. این ابیات را مؤلف صبح گلشن از او آورده است: به بوی زلف یار ای دل به دنبال صبا رفتی به رنگ نکهت گل در هوایش تا کجا رفتی. رخ تست آتش طور و ید بیضا بود دستت مسلم دعوئی خوبی همه اعجاز می آئی. رجوع به فرهنگ سخنوران ص 642 و صبح گلشن ص 584 و قاموس الاعلام ج 6 شود